ایمان چیست؟
چهارشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۸ ب.ظ
ایمان چیست؟
و سئل عن الایمان، فقال: الایمان معرفه با لقلب، و اقرار با للسان، و عمل با لارکان. -ح /227 ?
ترجمه:
از امیرالمؤمنین علیهالسلام، پر سیدند که:((ایمان چست))؟فرمود:((ایمان عبارت است: شناخت قبلى، اعتراف و اقرار به زبان، عمل با اعضاء و جوارح بدن))
شرح:
ایمان حقیقى: نشانههائى دارد، که هر کس این نشانهها را در خود داشته باشد، مؤمن حقیقى است. امام علیهالسلام، براى مؤمن حقیقى، سه نشانه اصلى و مهم تعیین فرموده است، که ما نیز با توجه به آنها میتوانیم مؤمنان حقیقى را بشناسیم. طبق فرموده امام (ع) مؤمن حقیقى کسى است که: * اولا شناخت قبلى داشته باشد. یعنى از صمیم قلب و از ته دل، وجود خدا را شناخته باشد، و صمیمانه معتقد باشد که اصول دین اسلام، یعنى یگانگى خداوند متعال، نبوت حضرت محمد (ص)، و فرارسیدن روز قیامت، عدل خداوند و جانشینى امامان علیهالسلام ، بر حق است. * ثانیا به زبان اعتراف کند، یعنى اعتقادات الهى و اسلامى خود را بر زبان آورد، و همواره کلمه((شهادتین)) را به زبان جارى سازد، و به یگانگى خدا و نبوت حضرت محمد (ص) اقرار کند. * ثالثا وظایف اسلامى خود را با اعضاء بدنش انجام دهد، یعنى وضو ساختن، نماز خواندن، روزه گرفتن، بدنگرفتن با زبان بد نشنیدن با گوش، نگاه حرام نکردن با چشم، و... تمام وظائفى را که خداوند براى اعضاء بدن او تعیین فرموده است، بطور صحیح و کامل به انجام رساند. بنابراین، کس که یکى از این نشانهها، یا قسمتى از این نشانهها را نداشته باشد، نمىتوان خود را مؤمن حقیقى بداند.
32. ستیزهجویى
لا تدعوک الى مبارزه، و ان دعیت الیها فأجب، فان الداعى باغ و الباغى مصروع. -ح / 233 ?
ترجمه:
کسى را به ستیز دعوت مکن، اما اگر تو را به مبارزه دعوت کردند، براى دفاع از خود، جنگ را قبول کن. زیرا شخص ستیزه جو، ستمگر است، و ستمگر بر خاک مىافتد و مغلوب مىشود.
شرح:
یکى از افتخارات فراوان اسلام، این است که در دستورات آن هیچگاه دعوت به ستیزه وجود ندارد. زیرا اسلام، دین صلح و صفا و آشتى است، و قادر است که تمام مسائل را با منطق قوى و دلایل روشن و محکم خود حل کند. و بخاطر همین برخوردارى از منطق و دلیل است که هیچگاه پیغمبر (ص) و ائمه معصوم (ع) لازم نمىدیدند کارها را با زور پیش ببرند، و رفتار جنگ طلبانه داشته باشند و جنگى را شروع کنند. در جنگهاى صدر اسلام، هیچگاه حضرت محمد (ص) و مسلمانان براى جنگ پیشقدم نمىشدند و به جنگ کسى نمىرفتند. بلکه این دشمنان اسلام بودند که یا بطرف مسلمانان لشکر کشى میکردند، یا آنقدر به آزار و اذیت و شکنجه مسلمین مىپرداختند که آنها هم براى دفاع از خود ناچار از جنگیدن مىشدند. دلیل اینکه اسلام، پیشقدم شدن در جنگ و جنگطلب بودن را جایز نمیداند. این است که هر کس جنگطلب باشد، و با برپاکردن جنگ به کشتار و تجاوز دست بزند،((ستمگر)) است. و ستمگر نیز، سر انجام بر خاک مىافتد و مغلوب میشود. پس اسلام، هرگز دستور جنگطلبى نمىدهد، چون هرگز نمیخواهد پیروانش ستمگر باشند. اما همان اندازه که اسلام، مسلمانان را از جنگطلبى بر حذر میدارد، به همان اندازه هم، هر مسلمانى را موظف میسازد که در برابر جنگ طلبها، از خود دفاع کند. زیرا دفاع نکردن در برابر جنگ طلبها، دلیل خوارى و زبونى است، و اسلام هرگز نمیخواهد که پیروانش خوار و زبون باشد و به دیگران، اجازه کشتار و تجاوز بدهد. به همین دلیل است که امام علیهالسلام نیز مىفرماید که مسلمانان نباید جنگ طلب باشند، اما اگر جنگى به آنها تحمیل شد، باید بهر قیمتى که هست از خود دفاع کنند و حتى((با چنگ و دندان به جهاد برخیزند و به زمزمههاى شوم صلح و سازش اعتنا نکنند)).
۹۲/۰۵/۰۲