امام علی(ع)

اختلاف شیعه و سنی در امامت

سه شنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۲۲ ب.ظ
امامت امامت در لغت به معناى پیشوایى و رهبرى است و هر کسى که متصدى رهبرى گروهى شود "امام" نامیده مى‌شود خواه در راه حق باشد یا در راه باطل. چنانکه در قرآن کریم، واژه «ائمة الکفر» درباره سران کفار به کار رفته است، و کسى که نمازگزاران به او اقتدا مى‌کنند «امام جماعت» نامیده مى‌شود. اما در اصطلاح علم کلام، امامت عبارت است از: «ریاست همگانى و فراگیر بر جامعه اسلامى در همه امور دینى و دنیوى.» و ذکر کلمه "دنیوى" براى تاکید بر وسعت قلمرو امامت است، وگرنه تدبیر امور دنیوى جامعه اسلامى، جزیى از دین اسلام است. از دیدگاه شیعه، چنین ریاستى هنگامى مشروع خواهد بود که از طرف خداى متعال باشد، و کسى که اصالهً (و نه به عنوان نیابت) داراى چنین مقامى باشد معصوم از خطا در بیان احکام و معارف اسلامى و نیز مصون از گناهان خواهد بود. در واقع، امام معصوم همه منصب‌هاى پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به جز نبوت و رسالت را دارد و هم سخنان او در تبیین حقایق و قوانین و معارف اسلام، حجت است و هم فرمان‌هاى وى در امور مختلف حکومتى، واجب الاطاعه مى‌باشد. بدین ترتیب اختلاف شیعه و سنى در موضوع امامت، در سه مساله ظاهر مى‌شود: نخست آن که امام باید از طرف خداى متعال، نصب شود. دوم آنکه باید داراى علم خدادادى و مصون از خطا باشد. سوم آنکه باید معصوم از گناه باشد. بر حسب آنچه از روایات متعدد استفاده مى‌شود پیامبر اکرم قبلاً مامور شده بودند که امامت امیرمومنان (علیه السلام) را رسماً اعلام کنند ولى بیم داشتند که مبادا مردم، این کار را حمل بر نظر شخصى آن حضرت کنند و از پذیرفتن آن، سر باز زنند از این روى، در پى فرصت مناسبى بودند که زمینه این کار فراهم شود. البته معصوم بودن، مساوى با امامت نیست زیرا به اعتقاد شیعه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هم معصوم بودند هر چند مقام امامت را نداشتند. چنانکه حضرت مریم (سلام الله علیها) نیز داراى مقام عصمت بوده‌اند و شاید در میان اولیا خدا کسان دیگرى نیز چنین مقامى را داشته‌اند هر چند ما اطلاعى از آنان نداریم و اساساً شناختن شخص معصوم جز از طریق معرفى الهى، میسر نیست.   اثبات لزوم امامت ختم نبوت بدون نصب امام معصوم، خلاف حکمت الهى است و کامل بودن دین جهانى و جاودانى اسلام، منوط به این است که بعد از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) جانشینان شایسته‌اى براى او تعیین گردند به گونه‌اى که بجز مقام نبوت و رسالت، داراى همه مناصب الهى وى باشند این مطلب را مى‌توان از آیات کریمه قرآن و روایات فراوانى که شیعه و سنى در تفسیر آنها نقل کرده‌اند، استفاده کرد: از جمله در آیه سوم از سوره مائده مى‌فرماید: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دیناً» این آیه که به اتفاق مفسرین در حجة الوداع و تنها چند ماه قبل از رحلت پیامبر اکرم نازل شد بعد از اشاره به ناامیدى کفار از آسیب پذیرى اسلام «الیوم یئس الذین کفر و امن دینکم ...» تاکید مى‌کند که امروز دین شما را کامل و نعمتم را بر شما تمام کرده‌ام .  در روایتى که بعضى از بزرگان اهل سنت (حموینى) نیز نقل کرده‌اند آمده است که ابوبکر و عمر از جابر خاستند و از رسول خدا پرسیدند که آیا این ولایت، مخصوص على است؟ حضرت فرمود: مخصوص على و اوصیائ من تا روز قیامت است. پرسیدند: اوصیای شما چه کسانى هستند؟ فرمودند: «على اخى و وزیرى و وارثى و وصیى و خلیفتى فى امتى و ولى کل موئمن من بعدى، ثم ابنى الحسن، ثم ابنى الحسین، ثم تسعة من ولد ابنى الحسین واحداً بعد واحد، القرآن معهم و هم مع القرآن، لایفارقونه ولا یفارفهم حتى یردوا على الحوض.» و با توجه به روایات فراوانى که در شان نزول این آیه‌ها وارد شده کاملاً روشن مى‌شود که این «اکمال و اتمام» که توام با نومید شدن کفار از آسیب‌پذیرى اسلام بوده با نصب جانشین براى پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از طرف خداى متعال، تحقق یافته است. زیرا دشمنان اسلام، انتظار داشتند که بعد از وفات رسول خدا ـ مخصوصاً با توجه به این که فرزند ذکورى نداشتند ـ اسلام بدون سرپرست بماند و در معرض ضعف و زوال قرار گیرد، ولى با نصب جانشین براى وى دین اسلام به نصاب کمال، و نعمت الهى به سرحد تمام رسید و امید کافران بر باد رفت. و کیفیت آن، چنین بود که پیامبر اکرم هنگام بازگشت از حجة الوداع همه حجاج را در محل "غدیر خم" جمع کردند و ضمن ایراد خطبه مفصلى از ایشان سوال کردند: «الست اولى بکم من انفسکم؟» آیا من از طرف خدای متعال بر شما ولایت ندارم؟ همگى یکصدا جواب مثبت دادند، آنگاه زیر بغل على (علیه السلام) را گرفته او را در برابر مردم بلند کردند و فرمودند: «من کنت مولاه فعلى مولاه» و بدین ترتیب، ولایت الهى را براى آن حضرت، اعلام فرمودند. سپس همه حضار با آن حضرت بیعت کردند و از جمله، خلیفه دوم ضمن بیعت با امیر مومنان على (علیه السلام) به عنوان تهنیت گفت: "بخ بخ لک یا على، اصحبت مولاى و مولى کل مومن و مومنة."       و در این روز بود که این آیه شریفه نازل شد: "الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دیناً" و پیامبر اکرم تکبیر گفتند و فرمودند: «تمام نبوتى و تمام دین الله ولایة على بعدى» و در روایتى که بعضى از بزرگان اهل سنت (حموینى) نیز نقل کرده‌اند آمده است که ابوبکر و عمر از جابر خاستند و از رسول خدا پرسیدند که آیا این ولایت، مخصوص على است؟   حضرت فرمود: مخصوص على و اوصیائ من تا روز قیامت است. پرسیدند: اوصیای شما چه کسانى هستند؟ فرمودند: «على اخى و وزیرى و وارثى و وصیى و خلیفتى فى امتى و ولى کل موئمن من بعدى، ثم ابنى الحسن، ثم ابنى الحسین، ثم تسعة من ولد ابنى الحسین واحداً بعد واحد، القرآن معهم و هم مع القرآن، لایفارقونه ولا یفارفهم حتى یردوا على الحوض.»   از دیدگاه شیعه، چنین ریاستى هنگامى مشروع خواهد بود که از طرف خداى متعال باشد، و کسى که اصالهً (و نه به عنوان نیابت) داراى چنین مقامى باشد معصوم از خطا در بیان احکام و معارف اسلامى و نیز مصون از گناهان خواهد بود.   بر حسب آنچه از روایات متعدد استفاده مى‌شود پیامبر اکرم قبلاً مامور شده بودند که امامت امیرمومنان (علیه السلام) را رسماً اعلام کنند ولى بیم داشتند که مبادا مردم، این کار را حمل بر نظر شخصى آن حضرت کنند و از پذیرفتن آن، سر باز زنند از این روى، در پى فرصت مناسبى بودند که زمینه این کار فراهم شود تا این که این آیه شریفه نازل شد:   «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس» و ضمن تاکید بر لزوم تبلیغ این پیام الهى ـ که همسنگ با همه پیام‌هاى دیگر است و نرساندن آن به منزله ترک تبلیغ کل رسالت الهى مى‌باشد ـ به آن حضرت مژده داد که خداى متعال تو را از پیامدهاى آن، مصون خواهد داشت. با نزول این آیه، پیامبر اکرم دریافتند که زمان مناسب، فرا رسیده و تاخیر بیش از این، روا نیست. از این روى، در غدیر خم به انجام این وظیفه، مبادرت ورزیدند .   برگرفته از آثار شهید مرتضی مطهری
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۵/۰۱
مصطفی خاکساری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی