امام علی(ع)

۳ مطلب با موضوع «سخنان حضرت در مورد قران» ثبت شده است

توصیه حضرت على علیه‏السلام در مواجهه با قرآن‏امام (ع)، پس از آن بیان نورانى مبنى بر خبر دادن از عالم قیامت و روز واپسین و رضایت پیروان قرآن از اعمال و گذشته خویش و گرفتار بودن متخلفین از قرآن در آن روز، به مردم چنین توصیه مى‏کنند: فکونوا من حرثه القرآن واتباعه؛ از پیروان قرآن باشید، واستدلوه على ربکم؛ قرآن را دلیل‏-نهج‏البلاغه، خطبه 175 ? و گواه بر پروردگار خویش قرار دهید. خدا را از کلام خودش بشناسید، اوصاف پروردگار را به وسیله قرآن بشناسید. قرآن راهنمایى است که شما را به سوى خدا راهنمایى مى‏کند. از این راهنماى الهى براى شناخت فرستنده آن استفاده کنید و به خدایى که قرآن معرفى مى‏کند ایمان بیاورید. واستنصحوه على انفسکم؛ شما انسان‏ها به کسى که خیرخواه و دلسوز شما باشد نیاز دارید تا در مواقع لازم شما را نصیحت کند. قرآن را ناصح خود قرار دهید و به نصیحت‏هاى خیر خواهانه‏اش عمل کنید؛ زیرا قرآن نصیحت گر دلسوزى است که هرگز به شما خیانت نمى‏کند و شما را به نیکوترین وجه به صراط مستقیم هدایت مى‏کند.بنابراین حضرت على علیه‏السلام به مسلمانان و مشتاقان سعادت دنیا و آخرت توصیه مى‏کند که قرآن را راهنماى خود قرار دهید و به نصیحت‏هاى دلسوزانه آن گوش فرا دهید؛ زیرا ان هذا القرآن یهدى للتى هى اقوم و یبشر المومنین الذین یعملون الصاحات ان لهم اجرا کبیرا -اسرا،9 ? قطعا این قرآن به (( آیینى)) که خود پایدارتر است راه مى‏نماید، و به آن مومنانى که کارهاى شایسته مى‏کنند، مژده مى‏دهد که پاداشى بزرگ بر ایشان خواهد بود.نکته‏اى که در این قسمت از بحث مورد تاکید است لزوم اعتقاد و باورى با روح و جان عجین، نسبت به مضمون این آیه شریفه است؛ زیرا تا چنین اعتقاد و باورى درباره قرآن، بر روحیه انسان حاکم نباشد و تا انسان خود را به طور کامل در اختیار خدا قرار ندهد و خود را از پیش داورى‏ها و هوس‏هاى نفسانى تخلیه نکند هر لحظه ممکن است در دام وسوسه‏هاى شیطان افتد و گمراه شود. آن گاه که به قرآن کریم مراجعه کند ناخواسته در قرآن نیز به دنبال مطالب و آیاتى مى‏گردد که با خواسته‏هاى نفسانى او موافق به نظر آید.بدیهى است که همه دستورات و احکام قرآن با خواسته‏هاى نفسانى و امیال حیوانى انسان موافق نیست. انسان به حسب طبیعتش هوس‏ها و خواسته‏هاى دارد و دوست دارد که قرآن نیز به میل او سخن بگوید. بنابراین طبیعى است آن جا که قرآن بر خلاف امیال حیوانى و نفسانى انسان سخن بگوید. انسان چندان روى خوش به آن نشان ندهد و آن جا که آیات موافق با امیال نفسانى او باشد با گشاده رویى استقبال کند. البته همه این فعل و انفعالات، پنهانى و در درون انجام مى‏گیرد ولى آثارش در اعمال و رفتار انسان ظاهر مى‏گردد؛ لذا عقل ایجاب مى‏کند که قبل از مراجعه به قرآن، انسان ذهن خود را از هر گونه پیش داورى تخلیه کند و از همه هوس‏ها و خواسته‏هاى نفسانى خود صرف نظر کند تا با روحیه خدا محورى به مکتب قرآن پا گذارد. در این صورت است که انسان زانوى ادب مى‏زند و با کمال میل پذیراى معارف الهى مى‏شود.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۱۷
مصطفی خاکساری
قرآن؛ نور حقیقى‏یکى از مظاهر تجلى خداوند نور است. خداوند خود را به نور تشبیه مى‏کند و مى‏فرماید: الله نور السماوات والارض؛ خدا نور آسمان‏ها و زمین‏-1- نور، 35. ? است. این نور وجود خداى متعال است که تجلى کرده و خلقت آسمان‏ها و زمین و مخلوقات صورت گرفته است. به برکت عنایت خداوند است که عالم وجود برجاست و فیض وجود، پیوسته از جانب منبع جود، بر موجودات سرازیر است و در نتیجه پدیده‏ها و موجودات به حیات خود ادامه مى‏دهند.گاه از کلام خدا نیز به نور تعبیر مى‏شود؛ زیرا در پرتو نور است که انسان راه را پیدا مى‏کند و از بیراهه رفتن و سردرگمى نجات مى‏یابد. از آن جا که بدترین و زیان بارترین گمراهى و ضلالت، ضلالت و گم راهى در مسیر زندگى و به خطر افتادن سعادت انسان است، نور حقیقى و واقعى آن است که انسان‏ها و جامعه انسانى را از ضلالت و گم راهى نجات دهد و مسیر درست کمال انسانى را براى آنها روشن کند تا راه سعادت و تکامل را از طرق سقوط و ضلالت باز شناسد. بر همین اساس خداوند متعال از قرآن به نور تعبیر کرده است و مى‏فرماید: قد جائکم من الله نور و کتاب مبین؛ به تحقیق از-1- مائده، 15. ? جانب پروردگارتان نور و کتابى روشنى بخش آمده است تا شما با بهره‏گیرى از آن، راه سعادت را از شقاوت باز شناسید. اینک از آن جا که موضوع بحث، قرآن از دیدگاه نهج‏البلاغه است، از تفسیر و توضیح آیات وارده در این زمینه صرف نظر مى‏کنیم و به توضیح بیان حضرت على علیه‏السلام در این باره مى‏پردازیم.حضرت على علیه‏السلام در خطبه 189، بعد از وصف اسلام و پیامبر صلى الله علیه و آله در وصف قرآن کریم مى‏فرماید: ثم انزل علیه الکتاب نورا لا تطفا مصابیحه و سراجا لا یخبو توقده، و بحرا لا یدرک قعره‏آن گاه خداى متعال قرآن را به صورت نورى که چراغ‏هایش هرگز خاموش نمى‏شود و مانند خورشید فروزنده‏اى که هیچ گاه از فروزش نمى‏افتد و مثل دریایى که به قعر آن رسیدن براى هیچ کس میسر نیست بر پیامبرش نازل فرمود.حضرت على علیه‏السلام در این خطبه در وصف قرآن ابتدا با سه تشبیه بسیار زیبا مى‏خواهند قلوب مسلمانان را با عظمت قرآن آشنا کنند و توجه آنها را به این سرمایه عظیم الهى که در دسترس آنها قرار گرفته است بیش از پیش جلب نماید.ابتدا حضرت قرآن را به نور وصف مى‏کنند و مى‏فرمایند: انزل علیه الکتاب نورا لا تطفا مصابیحه؛ خداوند قرآن را، در حالى که نورى است، بر پیامبر صلى الله علیه و آله نازل فرمود؛ لکن این نور با سایر نورها متفاوت است. این حقیقت (( قرآن کریم)) نورى است که نورافکن‏هاى آن هرگز به خاموشى نمى‏گراید و هرگز از تابش نمى‏افتد. از باب تشبیه معقول به محسوس قرآن مانند آن منبع عظیم انرژى برقى است که در شب ظلمانى از طریق شبکه برق رسانى به وسیله نورافکن‏هاى قوى، جاده‏هایى را که به مقصد منتهى مى‏شود، روشن کرده است و با نصب چراغ‏هاى راهنما بر سر دو راهى‏ها و چند راهى‏ها مسیرى را که به هدف منتهى مى‏شود از دیگر مسیرها که به بیراهه و سقوط در دره‏هاى هولناک مى‏انجامد براى کسانى که مى‏خواهند به سلامت به مقصد برسند روشن مى‏کند. قرآن نیز در جامعه دینى و اسلامى و در زندگى جویندگان سعادت و رستگارى چنین نقشى ایفا مى‏کند، با این تفاوت که چراغ‏هایى که از این منبع نور تغذیه مى‏نمایند و مسیر سعادت را روشن مى‏کنند هرگز خاموش نمى‏شوند در نتیجه راه حق، پیوسته مستقیم و روشن است و قرآن کریم و نورافکن‏هاى فروزان آن مدام پیروان قرآن را هشدار مى‏دهند که مواظب باشید از مسیر حق منحرف نشوید.در فراز دیگرى از همین خطبه مى‏فرماید: و نورا لیس معه ظلمه؛ قرآن نورى است که با وجود آن، تاریکى دوام نمى‏یابد؛ زیرا این کتاب آسمانى نورافکن‏هایى دارد که از آن نور مى‏گیرند و پیوسته راه هدایت و سعادت رإ؛ روشن مى‏کنند.علاوه بر این، ائمه علیهم‏السلام که همان مفسرین وحى الهى هستند حکم آن نور افکن‏ها را دارند که معارف قرآن را براى مردم بیان و با علم خدادادى، مسلمانان را با حقیقت قرآن آشنا مى‏کنند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۱۵
مصطفی خاکساری
نظم بخشى به امور اجتماعى طبق رهنمودهاى قرآن‏حضرت على علیه‏السلام مى‏فرمایند: الا ان فیه علم ما یاتى و التحدیث عن الماضى و دواء دائکم و نظم ما بینکم. - نهج‏البلاغه، خطبه 157. ? حضرت، بعد از بیان این مطلب که علم گذشته و آینده در قرآن است و قرآن داروى همه دردهاست، این نکته را متذکر مى‏شوند که: و نظم ما بینکم؛ نظم و راه سامان بخشیدن به روابط بین مسلمانان در قرآن است. این کتاب آسمانى چگونگى روابط اجتماعى شما را نیز معین مى‏کند. براى توضیح این جمله کوتاه و در عین حال تضمین کننده حیات اجتماعى مسلمانان، از ذکر مقدمه‏اى کوتاه، ناگزیر هستیم.بزرگ‏ترین هدف هر نظام سیاسى و اجتماعى، تامین نظم و امنیت اجتماعى است. هیچ مکتب سیاسى را در جهان نمى‏توان یافت که چنین هدفى را انکار کند؛ بلکه تأمین امنیت و برقرارى نظم سر لوحه وظایف هر حکومتى است. و نیز گفته مى‏شود برقرارى نظم سیاسى و اجتماعى از اهداف علم سیاست است، چنان که همه نظام‏هاى سیاسى حاکم بر جوامع بشرى، حداقل در شعار و تبلیغات خود آن را به عنوان بزرگ‏ترین اهداف نظام حکومتى خود بیان مى‏کنند
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۱۳
مصطفی خاکساری